بررسی و نقد تطبیقی شاهنامه فردوسی و حماسه قرقیزی ماناس

thesis
abstract

با توجه به تشابهات و تمایزات فرهنگی ملل، بررسی تطبیقی ادبیات آنها، ما را در شناخت بهتر فرهنگ ها یاری می دهد. یکی از نمونه های قابل بررسی روابط تاریخی- فرهنگی مردم ایران و قرقیزستان، بررسی تطبیقی دو اثر برجسته حماسی شاهنامه فردوسی و ماناس قرقیزی است. حماسه ماناس نه تنها دایره المعارف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ملت قرقیز است، بلکه اثر ارزشمند حماسی در گنجینه ادبیات جهانی نیز به شمار می رود. این کتاب تجربه بیش از سه هزار سال تاریخ و زندگی ملت قرقیز را در بردارد. شاهنامه فردوسی به عنوان ارزنده ترین شاهکار جاودانی فرهنگ و تمدن ایرانی حاوی اطلاعات ذی قیمتی درباره همه طبقات جامعه از پادشاه گرفته تا مردم عادی ایران است و در فرهنگ و زندگی معنوی مردم آسیای میانه از جمله قرقیزها جایگاه ویژاه ای دارد، به همین دلیل بسیاری از مضامین و بنمایه های داستان های اساطیری- حمـاسی شاهنامه را می توان در ماناس نیز مشاهده کرد. علل این تشابهات را باید در اسطوره ها و کهن الگوها و ضمیرناخودآگاه دو ملت ایرانی و قرقیزی؛ و هم چنین، در روابط تاریخی– فرهنگی قدیم دو ملت جستجو کرد. «جهان بینی هندواروپایی» به دلایل غنای محتوایی و ادبی آن تأثیر چشمگیری بر شاهنامه فردوسی و حماسه قرقیزی ماناس گذاشته است به گونه ای که این دو حمـاسه از کهن الگوهـای آن چون بی فرزندی، خـواب و رویا، تـولّد شگفت انگیز، رویین تنی، نبرد تن به تن با دختر دلاور، مشورت دهی پیر فرزانه، سپهسالاری زن، پرورش کودکان توسط حیوانات و... بهره برده اند. بررسی این دو حماسه به ما امکان می دهد تا به پرسش های بسیاری در باره تاریخ ایرانیان و قرقیزها که خود سازنده های این آثار ارزشمند هستند، جواب بدهیم و وجوه نادیده مشترکات و تفاوت میان آنها را واکاویم.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

بررسی تطبیقی اهریمنان خشکی در شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا

دو ملت ایران و هند سابقه مشترک قومی و نژادی دارند و در طول زمان از یکدیگر بسیار تأثیر پذیرفته اند. این اشتراکات و تأثیرپذیری ها در آثار ادبی دو ملت نیز بازتاب یافته است. پژوهش پیش رو با فرض وجود مضامینی مشترک میان شاهنامه فردوسی و حماسه رامایانا، به مقایسه تطبیقی دو شخصیت منفی کلیدی شاهنامه، ضحاک و افراسیاب، با راوانا، شخصیت منفی حماسه رامایانا، پرداخته است. نتایج این پژوهش حاکی از وجود اهریمنا...

full text

بررسی تطبیقی نیکی و پلیدی در دو حماسه شاهنامه فردوسی و سرود نیبلونگن

اعتقاد به نیکی و پلیدی و نزاع دائمی آنها، پیروزی نیکی و نتیجه آن که نظم می باشد و نیز پیروزی پلیدی که پیامد آن آشوب است نه تنها موضوع زندگی روزمره ما انسانهاست بلکه یکی از ارکان اصلی حماسه ماندگار شاهنامه فردوسی است. نظام دو قطبی با تفاوتهایی نسبت به شاهنامه در حماسه آلمانی سرود نیبلونگن نیز ساختار تحول شخصیتی قهرمانان اصلی داستان را تبیین می نماید. درکل از بررسی دو اثر حماسی ایرانی شاهنامه فرد...

full text

نقد تطبیقی عنصر رنگ در ادیسه هومر و شاهنامه فردوسی

ادبیات تطبیقی از پیوندهای کلی میان ادبیات جهان بحث می‌کند و با نفوذ در ابعاد متنوع ادب، عناصر اصیل هر ملت را بازگو می‌نماید، تا اهمیت عناصر بیگانه و خصوصیت ادبی مختص به هر ملت را بیابد. در باب رنگ‌ها به شکل تطبیقی، پیش از این گویا در دو حماسه‌ هومر و «شاهنامه» فردوسی مقایسه و تحلیلی صورت نگرفته است. بر همین بنا، در این پژوهش انواع رنگ‌های کاربرد یافته در دو حماسه‌ به روش تطبیق...

full text

نقد تطبیقی عنصر رنگ در ادیسه هومر و شاهنامه فردوسی

ادبیات تطبیقی از پیوندهای کلی میان ادبیات جهان بحث می‌کند و با نفوذ در ابعاد متنوع ادب، عناصر اصیل هر ملت را بازگو می‌نماید، تا اهمیت عناصر بیگانه و خصوصیت ادبی مختص به هر ملت را بیابد. در باب رنگ‌ها به شکل تطبیقی، پیش از این گویا در دو حماسه‌ هومر و «شاهنامه» فردوسی مقایسه و تحلیلی صورت نگرفته است. بر همین بنا، در این پژوهش انواع رنگ‌های کاربرد یافته در دو حماسه‌ به روش تطبیق...

full text

نقد تطبیقی اسطوره آفرینش در شاهنامه فردوسی و مهابهاراتای هندی

شباهت‌های فراوانی که در باورهای باستانی دینی و حماسی ایران و هند یافت می‌شود، نشانگر هم‌ریشه‌بودن فرهنگ و تمدن ایرانی و هندی است. بیشترین شباهت را میان ایران و هند می‌توان در حماسه مهابهاراتا و شاهنامه فردوسی یافت. حتی در آیین زردشت نیز شباهت‌هایی فراوان با آیین هندو به چشم می‌خورد. خوردن گیاه هوم و قربانی‌کردن‌ها همه به یکدیگر شباهت دارد. در دو حماسه ایرانی و هندی، بسیاری از شخصیت‌ها شبیه به ی...

full text

بررسی تطبیقی نیکی و پلیدی در دو حماسه شاهنامه فردوسی و سرود نیبلونگن

اعتقاد به نیکی و پلیدی و نزاع دائمی آنها، پیروزی نیکی و نتیجه آن که نظم می باشد و نیز پیروزی پلیدی که پیامد آن آشوب است نه تنها موضوع زندگی روزمره ما انسانهاست بلکه یکی از ارکان اصلی حماسه ماندگار شاهنامه فردوسی است. نظام دو قطبی با تفاوتهایی نسبت به شاهنامه در حماسه آلمانی سرود نیبلونگن نیز ساختار تحول شخصیتی قهرمانان اصلی داستان را تبیین می نماید. درکل از بررسی دو اثر حماسی ایرانی شاهنامه فرد...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023